کد مطلب:51754
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
داستانهايي كه سبب شد برادران يوسف، در بارگاه عزيز مصر اظهار كنند كه يوسف هم مانند بنيامين دزد بوده است و به آن داستانها دست آويزند، چه بود؟
سه روايت از تواريخ پيشين در اين زمينه نقل شده است نخست اينكه يوسف بعد از وفات مادرش نزد عمهاش زندگي ميكرد و او سخت به يوسف علاقمند بود، هنگامي كه بزرگ شد و يعقوب خواست او را ازعمهاش بازگيرد، عمهاش چارهاي انديشيد و آن اينكه كمربند يا شال مخصوصي كه از اسحاق در خاندان آنها به يادگار مانده بود بر كمر يوسف بست، و ادعا كرد كه او ميخواسته آنرا از وي بربايد، و طبق قانون و سنتشان يوسف را در برابر آن كمربند و شال مخصوص، نزد خود نگهداشت.
ديگر اينكه يكي از خويشاوندان مادري يوسف بتي داشت كه يوسف آنرا برداشت و شكست و بر جاده افكند و لذا او را متهم به سرقت كردند در حالي كه هيچ يك از اينها سرقت نبوده است.
و ديگر اينكه گاهي او مقداري غذا از سفره بر ميداشت و به مسكينها و مستمندان ميداد، و به همين جهت برادران بهانهجو، اين را دستاويزي براي متهم ساختن او به سرقت قرار دادند، در حالي كه هيچيك از آنها گناهي نبود.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.